دعوت نیم میلیاردی!
با احتساب این نیممیلیارد و با احتساب بلیت 2000 تومان و با توجه به اینکه برخی روزها بلیت سینماها نیم بها است، حداقل 261500 نفر به دیدن دعوت رفتهاند که این تعداد تماشاگر در مقایسه با فیلمهای پرفروش سالهای قبل رقم بالایی نیست، البته هنوز فیلم روی پرده است و تماشاگرش روز به روز بیشتر میشود. در این مجال بد نیست علتهای این فروش بالا به نسبت فروش پایین فیلمهای دیگر را بررسی کنیم....
ویرایش عکس آذرماه 98
دیروز از سوی معتبرترین منبع اعلام فروش فیلمهای ایرانی روی پرده، یعنی بنیاد سینمایی فارابی خبر ثبت فروش نیممیلیارد تومانی فیلم دعوت آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا روی تلکس خبرگزاریها آمد. البته در این اوضاع نابسامان سینمای ایران، قطعا فروش نیممیلیاردی رقم قابلملاحظهای به حساب نمیآید.
دیروز از سوی معتبرترین منبع اعلام فروش فیلمهای ایرانی روی پرده، یعنی بنیاد سینمایی فارابی خبر ثبت فروش نیممیلیارد تومانی فیلم دعوت آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا روی تلکس خبرگزاریها آمد. البته در این اوضاع نابسامان سینمای ایران، قطعا فروش نیممیلیاردی رقم قابلملاحظهای به حساب نمیآید.
با احتساب این نیممیلیارد و با احتساب بلیت 2000 تومان و با توجه به اینکه برخی روزها بلیت سینماها نیم بها است، حداقل 261500 نفر به دیدن دعوت رفتهاند که این تعداد تماشاگر در مقایسه با فیلمهای پرفروش سالهای قبل رقم بالایی نیست، البته هنوز فیلم روی پرده است و تماشاگرش روز به روز بیشتر میشود. در این مجال بد نیست علتهای این فروش بالا به نسبت فروش پایین فیلمهای دیگر را بررسی کنیم.
دعوت از چه میگوید؟
دعوت یک فیلم پنج اپیزودی حول محور سقط جنین است که در هر اپیزود قصه زنی را روایت میکند که به علتی بچه دار شده است. در این اپیزود اول یک هنرپیشه زن مشهور (مهناز افشار) ناخواسته باردار شده و میخواهد بچهاش را بیاندازد ولی شوهرش با این کار مخالف است، در اپیزود دوم یک زن و شوهر (سحر جعفریجوزانی و محمدرضا فروتن) به علت فقر نمیخواستند بچهدار شوند، در سومی یک زن مسن (گوهر خیراندیش) با وجود داشتن فرزندان بزرگ باردار شده است، چهارمی یک دکتر زنان (کتایون ریاحی) که خود درگیر ماجرای سقط جنین است میخواهد بچهاش را سقط کند و بالاخره پنجمین زن (مریلا زارعی) صیغه مرد متدینی است که قرار نبوده باردار شود، اما شده است. این پنج زن قرار است یک مساله مهم اجتماعی را به تماشاگر عرضه کنند. فیلم در پایان قضاوت در مورد کار این زنان را برعهده تماشاگر میگذارد.
دعوت چرا خوب میفروشد؟
این سوالی است که چند روزی است محور صحبتهای اهالی سینماست. توجه ویژه به دعوت و در کنار آن آواز گنجشکها ساخته مجید مجیدی باعث شده صدای تمام کسانی که در این حرفه ارتزاق میکند دربیاید. بیشک یکی از عوامل فروش فیلم دعوت، شکل تیزرهای مکرر تلویزیونی فیلم است. تیزرهایی که خلاف قاعده معمول همه سالهای تلویزیون به نمایش درآمده است. در این تیزرها، هر کدام از پنج زنی که ذکرش رفت مستقیم رو به دوربین تماشاگران را به دیدن فیلم دعوت میکنند و البته ابراهیم حاتمیکیا را هم در مقام یک سوپراستار کارگردان بالا میبرند؛ با این جمله: «متفاوتترین فیلم ابراهیم حاتمیکیا» این مهمترین عامل فروش بالای فیلم در مقایسه با سایر فیلمها است. البته در گوشه دیگر رینگ، پخش مستند پشت صحنه فیلم آواز گنجشکها هم باعث شده فروش فیلم پس از پخش مستند در روزهای انتهایی هفته گذشته روند صعودی به خود بگیرد. به هر حال همواره این سوال برای اهالی سینما محفوظ است که چه تفاوتی میان این دو فیلم و سایر فیلمها است؟ پاسخ این سوال را به طور قطع باید از اهل فرهنگ پرسید.
این تبعیض را چه کسی باید پاسخ بگوید؟
گفتیم که داد اهل سینما با این روش تلویزیون جمهوری اسلامی درآمده است. آنها هر کدام از گوشه و کنار نسبت به رقم بالای تیزرهای تلویزیون برای پخش آگهی فیلمهایشان شکایت میکنند و البته کتمان نمیکنند که این رسانه مهمترین رسانه تبلیغی در کشور است. البته میتوان گفت با رقم بالای تیزرهای تلویزیون آن هم پربینندهترین ساعت مثلا در بین دو نیمه فوتبال یا ساعتهای میانی شب، قطعا دعوت و آواز گنجشکها اگر قرار بود همان رقمی را بپردازند که از سایر فیلمها اخذ میشود، نه تنها تهیهکنندگان این فیلمها از پس مخارج تیزرها برنمیآمدند که ممکن بود از این لحاظ ورشکست هم بشوند. پس ریشه این تفاوتها در کجاست؟
تلویزیون میتواند کمک کند
اما پخش مکرر آگهیهای دعوت و آواز گنجشکها یک چیز دیگر را هم نشان داد؛ این که تلویزیون با اندکی تعامل میتواند به فروش فیلمهای ایرانی به شدت کمک کند. مردم چشم به تبلیغات متفاوت تلویزیونی دارند پس میتوان از این حربه سود جست و تماشاگران را به سالنهای سینما کشاند. نکتهای که دقت نمیشود این است که تلویزیون و سینما رقیب نیستند که هر کدام دیگری را از میدان بخواهد به در کند، پس در این فرهنگ کاملا دولتی باید اینها به کمک هم بیایند نه اینکه سعی کنند همدیگر را زمین بزنند برای اینکه خود را بالا بکشند.
دعوت از چه میگوید؟
دعوت یک فیلم پنج اپیزودی حول محور سقط جنین است که در هر اپیزود قصه زنی را روایت میکند که به علتی بچه دار شده است. در این اپیزود اول یک هنرپیشه زن مشهور (مهناز افشار) ناخواسته باردار شده و میخواهد بچهاش را بیاندازد ولی شوهرش با این کار مخالف است، در اپیزود دوم یک زن و شوهر (سحر جعفریجوزانی و محمدرضا فروتن) به علت فقر نمیخواستند بچهدار شوند، در سومی یک زن مسن (گوهر خیراندیش) با وجود داشتن فرزندان بزرگ باردار شده است، چهارمی یک دکتر زنان (کتایون ریاحی) که خود درگیر ماجرای سقط جنین است میخواهد بچهاش را سقط کند و بالاخره پنجمین زن (مریلا زارعی) صیغه مرد متدینی است که قرار نبوده باردار شود، اما شده است. این پنج زن قرار است یک مساله مهم اجتماعی را به تماشاگر عرضه کنند. فیلم در پایان قضاوت در مورد کار این زنان را برعهده تماشاگر میگذارد.
دعوت چرا خوب میفروشد؟
این سوالی است که چند روزی است محور صحبتهای اهالی سینماست. توجه ویژه به دعوت و در کنار آن آواز گنجشکها ساخته مجید مجیدی باعث شده صدای تمام کسانی که در این حرفه ارتزاق میکند دربیاید. بیشک یکی از عوامل فروش فیلم دعوت، شکل تیزرهای مکرر تلویزیونی فیلم است. تیزرهایی که خلاف قاعده معمول همه سالهای تلویزیون به نمایش درآمده است. در این تیزرها، هر کدام از پنج زنی که ذکرش رفت مستقیم رو به دوربین تماشاگران را به دیدن فیلم دعوت میکنند و البته ابراهیم حاتمیکیا را هم در مقام یک سوپراستار کارگردان بالا میبرند؛ با این جمله: «متفاوتترین فیلم ابراهیم حاتمیکیا» این مهمترین عامل فروش بالای فیلم در مقایسه با سایر فیلمها است. البته در گوشه دیگر رینگ، پخش مستند پشت صحنه فیلم آواز گنجشکها هم باعث شده فروش فیلم پس از پخش مستند در روزهای انتهایی هفته گذشته روند صعودی به خود بگیرد. به هر حال همواره این سوال برای اهالی سینما محفوظ است که چه تفاوتی میان این دو فیلم و سایر فیلمها است؟ پاسخ این سوال را به طور قطع باید از اهل فرهنگ پرسید.
این تبعیض را چه کسی باید پاسخ بگوید؟
گفتیم که داد اهل سینما با این روش تلویزیون جمهوری اسلامی درآمده است. آنها هر کدام از گوشه و کنار نسبت به رقم بالای تیزرهای تلویزیون برای پخش آگهی فیلمهایشان شکایت میکنند و البته کتمان نمیکنند که این رسانه مهمترین رسانه تبلیغی در کشور است. البته میتوان گفت با رقم بالای تیزرهای تلویزیون آن هم پربینندهترین ساعت مثلا در بین دو نیمه فوتبال یا ساعتهای میانی شب، قطعا دعوت و آواز گنجشکها اگر قرار بود همان رقمی را بپردازند که از سایر فیلمها اخذ میشود، نه تنها تهیهکنندگان این فیلمها از پس مخارج تیزرها برنمیآمدند که ممکن بود از این لحاظ ورشکست هم بشوند. پس ریشه این تفاوتها در کجاست؟
تلویزیون میتواند کمک کند
اما پخش مکرر آگهیهای دعوت و آواز گنجشکها یک چیز دیگر را هم نشان داد؛ این که تلویزیون با اندکی تعامل میتواند به فروش فیلمهای ایرانی به شدت کمک کند. مردم چشم به تبلیغات متفاوت تلویزیونی دارند پس میتوان از این حربه سود جست و تماشاگران را به سالنهای سینما کشاند. نکتهای که دقت نمیشود این است که تلویزیون و سینما رقیب نیستند که هر کدام دیگری را از میدان بخواهد به در کند، پس در این فرهنگ کاملا دولتی باید اینها به کمک هم بیایند نه اینکه سعی کنند همدیگر را زمین بزنند برای اینکه خود را بالا بکشند.
نمودار فروش فیلم دعوت
اخبار مرتبط
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}